06 تير 1400 - 12:34

انتخابات ۱۴۰۰، حاج قاسم و یک نکته

انتخابات ۱۴۰۰ در حالی تمام شد که از مدت‌ها قبل از آن، نگرانی بابت میزان مشارکت مردم در این انتخابات به موضوع بحث محافل سیاسی تبدیل شده بود.
نویسنده :
حامد حسین عسکری
کد خبر : 9386

پایگاه رهنما:

انتخابات ۱۴۰۰ در حالی تمام شد که از مدت‌ها قبل از آن، نگرانی بابت میزان مشارکت مردم در این انتخابات به موضوع بحث محافل سیاسی تبدیل شده بود. انتخابات به هر حال به سرانجام رسید و با مشارکت حدود ۵۰ درصدی پرونده آن بسته شد. هرچند درباره چرایی کاهش نسبی آمار مشارکت در این دوره و عوامل اقتصادی و معیشتی آن به قدر کافی صحبت شده، اما نکته‌ای که وجود دارد روی دیگر ماجراست که با وجود همه سختی‌ها و موانع که سرمایه اجتماعی کشور را تهدید کرده، اما این میزان از مردم در انتخابات مشارکت کردند و اگر برخی سوء تدبیر‌ها و کارشکنی‌ها در روز برگزاری انتخابات نبود – از قبیل: آغاز دیرهنگام رأی‌گیری در برخی شعب، اختلال در سیستم احراز هویت الکترونیک و ... – آمار مشارکت بدنه جامعه در این میعاد سیاسی، تا حد قابل ملاحظه‌ای بالاتر هم می‌رفت.

اما نکته‌ای که در رفتار انتخاباتی بدنه مردم در این دوره قابل ملاحظه و البته قابل تأمل و اندیشه به نظر می‌رسد، انگیزه جالب توجه مردم برای مشارکت در انتخابات بود که مستقیم یا غیرمستقیم به «عشق حاج قاسم» گره خورده بود. نگاهی به صحنه‌های مختلف و متنوع حضور مردم در انتخابات این دوره، نمونه‌های به یادماندنی از عشق و علاقه مردم ایران به سیدالشهدای مقاومت را نمایان می‌کرد؛ از در دست داشتن تصاویر حاج قاسم در روز انتخابات گرفته تا پست‌های مجازی اقشار مختلف مردم که به عشق شهید سلیمانی در انتخابات شرکت می‌کردند و نمونه مثال‌زدنی این شور و شعور هم بانوی محترمی بود که وقتی در حوالی ساعت ۱:۲۰ دقیقه بامداد در پای صندوق‌های رأی حاضر شده بود و از او دلیل مراجعه در این ساعت را پرسیدند، گفته بود «سردار ما را در این ساعت به شهادت رساندند...»! صد‌ها و هزاران نمونه از این عشق و معرفت مثال‌زدنی در بین اقشار و سلایق مختلف مردم ایران در این دوره از انتخابات دیده شد که در بیان ریشه‌ها و مفهوم این عشق و دلبستگی، باید عمیقا کار پژوهشی و تحلیلی انجام شود و نتایج آن پیش روی همگان قرار گیرد تا اهل فهم و بصیرت، آنچه را که باید بفهمند، دریابند.

اما نکته‌ای که در اینجا به اجمال باید اشاره و به خودمان یادآوری کنیم، این است که «حاج قاسم» با خدای خودش معامله کرد و برای همیشه در دل بندگان خدا جا گرفت و این عشق قلبی، از بین رفتنی نیست. حاج قاسم، تربیت شده حقیقی مکتب امام (ره) بود و در مکتب روح‌الله، بندگی مخلصانه و خالصانه حرف اول را می‌زند. وقتی کسی در این تراز از رشد و معنویت قرار گرفت، عمل، کلام و همه حرکات و سکناتش، برای رضای خدا و در این مسیر قرار می‌گیرد و مردمی که چنین مسئولی را ببینند، خواه ناخواه به صداقت و حقانیت او ایمان می‌آورند و پیمانی ناگسستنی میان آن‌ها و آن مسئول در حکومت اسلامی شکل می‌گیرد.

البته نتیجه این اخلاص و بندگی، فراتر از این مورد است و ده‌ها اثر ماندگار دیگر همچون شجاعت، بصیرت، تدبیر، نفوذ کلام، مهربانی و ... از دل این حالت بندگی بیرون می‌آید، اما شاه‌بیت این آثار و برکات را باید در همان محبتی که خدای حاج قاسم در دل ارادتمندان و علاقمندان حاج قاسم انداخت، جستجو کرد و آن را سرلوحه زندگی فردی و اجتماعی‌مان قرار دهیم.

این همان درس ماندگار از زندگی و مرام «حاج قاسم» است که در همه حال، مخصوصا در شرایط امروز جامعه و کشورمان که برخی رفتار‌های مسئولان به سرمایه اجتماعی نظام آسیب زده، باید بیش از گذشته پیش چشم مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی باشد و اگر واقعا اینطور شد، تحمل فشار‌های اقتصادی و معیشتی برای مردم راحت‌تر خواهد شد و اتفاقا خودشان در کنار مسئولان، برای حل مشکلات پیش‌قدم خواهند شد.

وقتی فضای جامعه‌ای – مخصوصا فضای مدیریتی آن – آکنده از میراث مکتب حاج قاسم یعنی روح اخلاص و بندگی شود، کمترین اثر آن، افزایش آرامش و امید در بدنه آن جامعه و زمینه سازی برای رشد فضائل اخلاقی و معنوی خواهد بود و این درسی است که امروز باید برای چندمین بار از زندگی و مرام شهید سلیمانی بگیریم.

ارسال نظرات